نوع مقاله : علمی - پژوهشی (مسایل سیاسی ایران)
نویسنده
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه مازندران
چکیده
روحانیت، انقلاب مشروطه و ستیز میان سنّت و تجدّد
دکتر مهدی رهبری تاریخ دریافت: 30/11/86
تاریخ پذیرش: 04/03/87
چکیده
ورود ایران به عصر جدید و ایجاد شکاف و انقطاع در سیر طبیعی تاریخ و سنت- که با خشونتی همراه با شکستهای خارجی و استعمار همراه بود- ایران را وارد دورانی کرد که به رویارویی بزرگ میان سنت و مدرنیته انجامید. درحالیکه سنت و مدرنیته از نظر بنیادهای فلسفی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با یکدیگر دارای تعارض ماهوی است، چنین تعارضی همۀ جامعه را در اشکال مختلف ذهنی و عینی در بر گرفت؛ از جمله یکی از عمدهترین نهادهایی که در نقطۀ آغازین و اصلی این تعارض واقع شد، دین و روحانیت بوده است. روحانیت که تا قبل از تجدد تنها از منظر دینی و تفاسیر مذهبی قابل دستهبندی بود، پس از آن با مسائل جدیدی مواجه گردید که نه دروندینی بلکه بروندینی بودهاند و اصل دین و اعتقادات سنتی را مورد هدف قرار داده بودند. چنین تعارضی زمانی جدیتر شده است که ورود مدرنیته به ایران با غلبه غرب و عقبماندگی ایرانیان و ناتوانی آنها در پاسخگویی به بحرانهای جدید و حل مشکلات توأم بوده است. انقلاب مشروطه که نقطۀ آغازین ورود ایران به عصر جدید و تعارض جدی و رسمی میان سنت و مدرنیته محسوب میگردد، سبب شد که میان نیروهای سیاسی و از جمله روحانیت شکاف بزرگی در رابطه با سنت و تجدد و انقلاب شکل گیرد. دراینباره، میان روحانیت تقسیمبندیهای عمدهای به وجود آمد که میتوان آنها را در سه گروه شریعتمداران، عدالتمحوران و نوگرایان دینی تفکیکپذیر دانست. آنچه این مقاله در پی بررسی آن خواهد بود، دیدگاهها و مواضع هر سه جریان مذهبی در چالش میان سنت و تجدد پس از انقلاب مشروطه است که برای نخستینبار در ایران ظهور یافت.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Clergy, Constitutional Revolution and the Conflict Between Tradition and Modernity
نویسنده [English]
Faculty member of Mazandaran University
چکیده [English]
Clergy, Constitutional Revolution
and the Conflict Between Tradition and Modernity
Dr. Mehdi Rahbari
The entrance of Iran into the new age and creation of a split in the natural current of history and tradition-accompanied by violence, foreign defeats, and colonialism– made Iran enter an age resulting in a dramatic confrontation between tradition and modernity. Tradition and modernity being in an essential conflict in terms of philosophical, political, economic, social, and cultural foundations, the conflict involved the whole society in its subjective and objective forms.
One of the principal institutions that underwent this conflict was religion and clergy. The clergy, having been looked into based on religious perspective and religious readings before the age of modernity, began to face various issues which were not within religious context but beyond it, and targetted the very essence of religion and traditional belifes.
Such a conflict took a more serious form when the emergence of modernity in Iran accompanied the domination of the west, backwardness of Iranians, and their inability to react to new crises and settle new disputes.
The constitutional revolution, being the starting point of Iran's entrance to the new age and the beginning of a serious and formal conflict between tradition and modernity, gave rise to a serious conflict among political authorities including the clergy in terms of the relation of tradition, modernity, and revolution.
The clergy were divided into various groups out of which three are conspicuous: the religion-oriented, the justice-centered, and the religious new thinkers.
The present article deals with the views and positions of all the three groups as to the challenge between tradition and modernity arising for the first time after the constitutional revolution.
کلیدواژهها [English]