تأثیر برند جریان‌های سیاسی ایران بر انتخاب رأی‌دهندگان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تهران در انتخابات ریاست جمهوری سال1396)

نوع مقاله : علمی - پژوهشی (سیاست‌گذاری و حکمرانی سیاسی)

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری مدیریت بازاریابی دانشگاه تهران

2 مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)

چکیده

یکی از راهکارهای مهم برای کاهش میزان آسیب‌پذیری مشارکت سیاسی در کشورها که در ادبیات بازاریابی سیاسی جهان بدان اشاره‌های فراوانی شده، برندسازی سیاسی است. مزایای برندسازی سیاسی هر دو سوی طیف انتخاب‌شوندگان ـ انتخاب‌کنندگان را دربر می‌گیرد. در شرایطی که نه‌تنها میزان درگیری ذهنی مردم با سیاست پایین است بلکه شرایط جامعه به‌سوی ناامیدی و تشکیک نسبت به سیاستمداران پیش می‌رود، برندسازی سیاسی می‌تواند نقطه اتکای جدیدی برای تغییر این شرایط باشد. برند سیاسی می‌تواند پیچیدگی افسارگسیخته محیط‌های سیاسی را برای انتخاب‌کنندگان کاهش دهد به‌گونه‌ای که آن‌ها ریسک کمتری را برای انتخاب گزینه مورد نظر متحمل شوند. به تعبیر بهتر، زمانی که رأی‌دهندگان در معرض تبلیغات سیاسی چندین نامزد انتخاباتی قرار می‌گیرند، این برند سیاسی آنها است که می‌تواند به انتخاب رأی‌دهندگان کمک کند. پژوهش پیش‌رو تلاشی است برای بررسی تأثیر اجزای برند جریان‌های سیاسی بر انتخاب رأی‌دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396. در این پژوهش، پرسشنامه‌ای حاوی 31 سؤال در میان نمونه آماری 377 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران توزیع و برای تحلیل آماری داده‌های گردآوری‌شده، از روش multi-nominal logistic regression در نرم‌افزار SPSS26 استفاده شد. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که سه جزء از چهار جزء برند جریان‌های سیاسی (شامل ایدئولوژی، نامزد انتخاباتی و سیاست‌های اعلامی جریان‌های سیاسی) در برهه زمانی مذکور بر انتخاب رأی‌دهندگان تأثیر مثبت داشته است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Assessing the effect of the Iranian political trends’ brands on voters’ choice (Case- study: students of Tehran University)

نویسندگان [English]

  • Soroush Sayyari 1
  • Hasan Vakilzadeh 2

1 Ph.D. student of marketing management at University of Tehran

2 Rushd center of Imam Sadiq University

چکیده [English]

One of the most important solutions for lowering the vulnerability of political participation phenomenon is a multidisciplinary field of research called political branding. Political branding advantages consist of both sides of a spectrum of who choose and who are chosen in a political campaign. In such a circumstance which people’s involvement with politics and political actors is low and people become more disappointed and doubtful about politicians as times goes, political branding can become a leverage for changing this situation to a more hopeful one for mentioned both sides. Political brand can lower the complexity of political environments for voters to decide, so they would tolerate fewer risks for choosing an alternative among others. When voters are exposed to candidates’ political different advertising, this is a political brand and all its elements that help them to choose more determined. This research tries to assess the effect of political brand elements- including ideology, candidate, policies and slogans- of Iranian political trends on voters’ choice in the 2017 Iranian presidential election. In this research, a questionnaire with 31 items had designed and distributed electronically among a sample of 377 students of the University of Tehran. After that, the statistical analysis was implemented through multinominal logistic regression test and by the 26th version of IBM SPSS software. The consequences of our research show that three of four political brand elements of political trends in Iran- including ideology, candidate and policieshave positive effects on voters’ choice at that time.

کلیدواژه‌ها [English]

  • I.R.Iran
  • Iranian presidential election
  • Political actors
  • Political brand
  • Political marketing
  • Tehrn university
  • University student
  • Voters
  • 2017 election
اسپیلر، لیزا و برگنر، جف (1394). برندسازی نامزد انتخاباتی؛ استراتژی‌های بازاریابی برای پیروزی در انتخابات، (رسول بابایی، مترجم). تهران: انتشارات بازاریابی.
افشانی، فریده (1393). «مطالعه برندسازی شخصی سیاسی و چگونگی مدیریت آن در انتخابات»، فصلنامه مطالعات انتخابات. 3(7و8)، 32-5.
باقری، مصباح‌الهدی؛ جعفری، نادر و وکیل‌زاده، حسن (1394). بازاریابی سیاسی: روایت تصویر ارائه‌شده از نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌الملل (مطالعه موردی: دولت اول آقای محمود احمدی‌نژاد). (پایان‌نامه کارشناسی ارشد منتشر نشده)، دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام)، تهران، ایران.
حسینی، سیدحمید؛ میرابی، وحیدرضا؛ رنجبر، محمدحسین و حسن‌پور، اسماعیل (1398). «طراحی مدل بازاریابی سیاسی شناختی(عصب‌پایه)»، دانش سیاسی. 15(2)، 442-417.
حسینی، مجید و بیدالله‌خانی، آرش (1394). «برندسازی و بازاریابی سیاسی؛ الگویی جدید برای توسعه ارتباطات سیاسی مشارکتی»، فصلنامه سیاست. 45(4)، 936-915.
خاکی، غلامرضا. (1389). روش تحقیق در مدیریت. تهران: انتشارات بازتاب.
دانایی‌فرد، حسن؛ الوانی، سیدمهدی و آذر، عادل. (1398). روش‌شناسی پژوهش کیفی در مدیریت: رویکردی جامع. تهران: اشراقی صفار.
دلیری، جواد (1396). «بررسی شاخص‌های برندسازی شخصی و سیاسی ترامپ و بازنمایی رسانه‌ای آن با تأکید بر رقابت‌های انتخاباتی 2016 ایالات متحده»، رسانه. 28(2)، 51-25.
رسولی قهرودی، مهدی؛ علوی‌تبار، علیرضا و زابلی، ساحل (1398). «تأثیر تبلیغات سیاسی منفی بر رفتار رأی‌دهی و مشارکت انتخاباتی(مطالعه موردی: دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران)»، دانش سیاسی. 15(2)، 464-443.
سیاری، سروش (1396). ارتباطات بازاریابی در بازاریابی سیاسی؛ مشارکت فعالانه، انتخاب آگاهانه. تهران: انتشارات مشاوران صعود ماهان.
عاملی، سعیدرضا؛ ایزدی، فؤاد و شفیعی سروستانی، فاطمه (1394). «کشمکش بر سر برندسازی رژیم اشغالگر صهیونیستی در آمریکا (مطالعه موردی: جنبش بی‌دی‌اس و دانشگاه هرزلیای رژیم صهیونیستی)، دانش سیاسی. 10(2)، 179-149.
کیماسی، مسعود؛ خانلری، امیر و سیاری، سروش (1394). بررسی تأثیر ابزارهای ارتباطات بازاریابی بر موفقیت بازاریابی سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری (پیمایشی در رابطه با دانشجویان دانشگاه تهران). (پایان‌نامه کارشناسی ارشد منتشر نشده)، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
کیماسی، مسعود؛ عمویی اوجاکی، علی و شفیعی، آوا (1398). مدیریت تبلیغات: استراتژی پیام، برنامه‌ریزی رسانه و سنجش اثربخشی. تهران: ادیبان روز.
یوسفی، رسول (1397). «الگوی رفتار رأی‌دهی مردم در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر رویکرد بازاریابی سیاسی»، دانش سیاسی. 14(2)، 95-63.
دانشگاه تهران (23 آذر 1399). برگرفته از: https://ut.ac.ir/fa
Al-Azzam, B. & Al-Azzam, A. (2014). "Electoral Slogans in Jordan: A Translational and Political Analysis", International Journal of Humanities and Social Science, 3(4), 275-287.
Beard, A. (2000). The Language of Politics. Oxon: Routledge.
Bennett, W. (2012). "The personalization of politics: political identity, social media, and changing patterns of participation", Journal of The ANNALS of the American academy of political and social science. 20-39.
Butler, D. & Powell, E. (2014). "Understanding the party brand: experimental evidence on the role of valence", The Journal of Politics. 2(76), 492-505.
Cohen, J. (1988). Statistical Power Analysis for the Behavioral Sciences (ed. 2). New Jersey: Lawrence Erlbaum Associates.
Cosgrove, K. (2012). Political Branding in the modern age; effective strategies, tools and techniques. In J. Lees-Marshment, Routledge Handbook of Political Marketing (p. 107-123). New York: Routledge.
Cwalina, W.; Falkowski, A. & Newman, B. (2011). Political marketing: theoretical and strategic foundations. New York: Routledge.
Downer, L. (2016). Political Branding Strategies: Campaigning and Governing in Australian Politics. London: Palgrave Macmillan.
Jain, V.; Pich, C.; Ganesh, B. & Armannsdottir, G. (2017). "Exploring the Influences of Political Branding: A case from the Yough in India", Journal of Indian Business Research. 9(3), 190-211. doi:https://doi.org/10.1108/JIBR-12-2016-0142
Jansen, E.; Scheltens, J.; Molleda, J. & Staak, S. (2016). The Policy Positioning Tool for Political Parties: A Facilitator's Guide. Hague: International IDEA.
Keller, K. (2013). Strategic Band Management. Harlow: Pearson.
Lees-Marshment, J. (2014). Political Marketing; Principles and Applications (ed. 2). New York: Routledge.
Lees-Marshment, J.; Conley, B.; Elder, E.; Pettitt, R.; Raynauld, V. & Turcotte, A. (2019).  Political Marketing; Principles and Applications (ed. 3). New York: Routledge.
Lloyd, J. (2005). "Square Peg, Round Hole? Can Marketing-Based Concepts such as 'Product' and the 'Marketing Mix' Have a Useful Role in the Political Arena?", Journal of Nonprofit & Public Sector Marketing,  14(1/2), 27-46.
Mair, P. & Mudde, C. (1998). The Party Family and its study. Annual Reviews of Political Science. (1), 211-229.
Mensah, A. (2011). Political Brand Management: Forms and Strategic in Modern Party Politics. Sheffield, South Yorkshire, England.
Nanteh, B.; Menash, K. & Nyanzu, J. (2017). Political Party Branding and Voter Choice in Ghana. In K. Menash, Political Marketing and Management in Ghana (69-96). Cham: Palgrave Macmillan.
Newman, B. (1994). The Marketing of the President; Political Marketing as Campaign Strategy. California: Sage.
O'Cass, A. (2001). "Political marketing: An investigation of the political marketing concept and political market orientation in Australian politics", European Journal of Marketing. 1003-1025.
Reid, D. M. (1988). "Marketing the political product", European Journal of Marketing, 22(9), 34-47.
Saduov, R. (2018). The Language of Political Slogans in 2016 Slovak Parliamentary Elections. Studie z Aplikovane Lingvistiky. (2), 7-23.
Saunders, M.; Lewis, P. & Thornhill, A. (2016). Research Methods for Business Students (ed. 7). Edinburgh: Pearson.
Scammell, M. (2015). "Politics and Image: The Conceptual Value of Branding",  Journal of Political Marketing, 14(1/2), 7-18.
Shama, A. (1976). "The Marketing of Political Candidates", Journal of the Academy of Marketing Science., 4(4), 764-777.
Vassallo, F. & Wilcox, C. (2006). Party as a Carrier of Ideas. In R. Katz & W. zrotty, Handbook of Party Politics (p. 413-421). London: Sage.
دوره 18، شماره 1 - شماره پیاپی 35
تالیف مقاله
فروردین 1401
صفحه 125-150
  • تاریخ دریافت: 13 دی 1399
  • تاریخ بازنگری: 21 خرداد 1400
  • تاریخ پذیرش: 27 مرداد 1400